باهوشم ولی یاد نمیگیرم!
برترین ها: آرش، دانشآموز کلاس دوم و 8 ساله است. او فقط در درس دیکته دچار مشکل است به طوری که اختلاف نمره فاحشی بین نمره دیکته و سایر درسهایش وجود دارد. مثلا نمره دیکته او معمولا بین 5 تا 12 در نوسان است، در حالی که نمره سایر دروس از جمله ریاضی بین 18 تا 20 است. معلم او عنوان میکند که آرش از نظر هوشی در حد طبیعی است، زیرا در سایر دروس هماهنگ با دیگر دانشآموزان پیش میرود. غلطهای دیکته آرش انواع مختلف دارد، مثلا حروف مشابه را با هم اشتباه میکند(مقازه به جای مغازه)، کلمات را همانگونه که میشنود، مینویسد(رفتن به جای رفتند، پمبه به جای پنبه)، وارونهنویسی و قرینهنویسی(آبآب به جای بابا) دارد یا یک حرف از یک کلمه را حذف یا به آن اضافه میکند. با توجه به مشکلات ذکر شده برای آرش اختلال یادگیری دیکتهنویسی مطرح میشود. اینکه این اختلال چیست و چه راهکاری برای رفع آن باید در نظر گرفت را دکتر کتایون خوشابی، روانپزشک توضیح میدهد.
اختلال یادگیری به عنوان یک اختلال عصب زیستشناختی یا اختلال پردازش زبان تشخیص داده شده که به وسیله عملکرد مغز به وجود آمده است. اختلال یادگیری ممکن است از لحاظ علمی در حوزههای شناسایی کلمه، ادراک، خواندن، حساب کردن، استدلالکردن، هجیکردن یا کلمهبندی و نوشتن به وجود آید. اختلال یادگیری غالبا وابسته به عملکرد غیرعادی مغز به ویژه در حوزه گفتار است. اختلال یادگیری که در زمینه علمیتشخیص داده شده ممکن است در زمینههای دیگر نیز اختلال ایجاد کند. به طور مثال فعالیتهای روزمره یک فرد در خانه ممکن است از ناتوانی بالقوه حافظه، استدلال یا حل مسئله تاثیر بگیرد. به علاوه ممکن است تاثیر نامطلوبی بر ارتباطات اجتماعی بگذارد زیرا ضعف فرآیند شناختی فرد موجب میشود او در فکر کردن یا رفتار، دچار اشتباه یا کجفهمی رفتار دیگران شود. اختلالات یادگیری ممکن است با حالتهای مختلف مانند اختلال بیشفعالی،اختلالات رفتاری، ناتواناییهای حسی یا دیگر شرایط کلینیکی ارتباط داشته باشد.
بیشترین مطالعات انجام شده در زمینه اختلالات خواندن صورت گرفته است که مجموعهای از عوامل ارثی و محیطی را مطرح میکند.
متخصصان میگویند، ژنتیک در بروز این اختلالات نقش مهمی دارد به طوری که در تعدادی از موارد مشکل مشابه کودک در دیکتهنویسی یا روخوانی در اقوام درجه اول مثل پدرومادر یا درجه دوم خانواده پدری و مادری نیز وجود دارد. یکی از تئوریهای هنوز هم مطرح در اختلالات یادگیری، برطرف نکردن جانبی در کودک است. به طوری که در پایان 6سالگی راست دستی یا چپ دستی در کودک مشخص میشود.
به طور طبیعی در کودکان راست دست پای راست، گوش راست و چشم راست برتری دارند (توپ زدن با پای راست، شنیدن صدای ساعت مچی با گوش راست، نگاه کردن به داخل کاغذ لوله شده با چشم راست) در تعدادی از کودکانی که اختلالاتیادگیری دارند برتری جانبی اتفاق نمیافتد مثلا آنها چپ دست، راست پا، چپ چشم و راست گوش هستند. در صورتی که کودک اختلال یادگیری داشته باشد و برتری جانبی نیز مشخص نشده باشد، بهتر است با تمرینهای خاص این برتری جانبی را ایجاد کرد. عوامل دیگری هم در سببشناسی این اختلالات مطرح میشوند که هیچیک قطعی نیستند اما به هر حال به نظر میرسد حافظه دیداری و شنیداری این کودکان دچار اختلال است.
اختلالات یادگیری دستهای از اختلالات مربوط به یادگیری هستند که شامل 3اختلال یادگیری در دیکتهنویسی، روخوانی و ریاضی است. تعدادی از کودکانی که مشکل دیکتهنویسی دارند اختلال روخوانی هم دارند و بالعکس کودکان نارساخوان در دیکتهنویسی هم مشکل دارند. در مجموع 30تا 50درصد مردم دچار اختلال یادگیری ناشناخته هستند و تقریبا 3 میلیون کودک بین 6 تا 18 سال به نوعی برخی اختلالات یادگیری را دارند. نکته مهم آن است که این اختلالات در پسران بیشتر از دختران است. حدود نیمی از اختلالهای یادگیری در حوزههای اختلال خواندن طبقهبندی میشوند، در بیشتر موارد شروع اختلال یادگیری در فاصله زمانی پیش از دبستان تا کلاس دوم مشخص میشود. شروع پیش از کلاس اول معمولا نشانگر نوعی تاخیر رشدی در زبان، تاخیر در یادگیری مفاهیم جدید در خانه یا تاخیر در عملکرد، در مقایسه با همسالان پیشدبستانی و مهدکودکی است. شروع در اوایل ورود به مدرسه معمولا به شکل نمرههای پایین و یادگیری ضعیف معلوم میشود.
این کودکان بهرههوشی طبیعی دارند، از نظر حواس بینایی و شنوایی سالم بوده و امکانات محیطی و آموزشی نسبتا مناسبی هم دارند. این کودکان محدودیتهای شدید عاطفی ندارند اما با وجود این، در یک یا چند زمینه مثلا درس دیکته یا روخوانی پایینتر از حد انتظار با توجه به بهره هوشی هستند. برای تشخیص انواع اختلالات یادگیری در کلاس اول باید حداقل 6 تا 9ماه از شروع سال تحصیلی گذشته باشد زیرا بسیاری از اشکالات ذکر شده در شروع سوادآموزی طبیعی تلقی میشوند. برای تشخیص اختلال یادگیری دیدن دفتر دیکته، ریاضی و مشاهده روخوانی کودک الزامی است و در صورت داشتن آگاهی از ایناختلالات بهترین مرجع تشخیص، معلمان هستند.
در این اختلال کودک به طور اختصاصی با وجود داشتن هوش طبیعی در عملکرد ریاضی بسیار ضعیف عمل میکند و اختلاف نمره ریاضی با سایر دروس کاملا مشخص است. در هر مقطع تحصیلی کودک در کسب مهارتهای ریاضی مربوط به همان مقطع اشکال دارد. مشکلات شایع در این گروه از کودکان شامل نفهمیدن اصطلاحات ریاضی، درک نکردن اعمال و مفاهیم ریاضی، نشناختن نمادهای عددی یا گروهبندی ارقام، رعایت نکردن مراحل ریاضی، شمارش اشیا و یادگیری جدول ضرب و اشکال در مهارتهایی که نیاز به تمرکز دارد مانند کپی کردن درست اعداد و به خاطر سپردن اعداد است. در تعدادی از کودکان که اختلالات یادگیری و علائم مربوط به کمبود تمرکز نیز وجود دارد، اشتباهات ناشی از بیدقتی نیز به علائم اختلالات یادگیری اضافه میشوند. در صورت وجود هر 2 اختلال یادگیری و کمبود تمرکز، استفاده از داروهای اختصاصی برای افزایش تمرکز، کمککننده است. علائم همراه دیگر شامل اضطراب، افسردگی، بیعلاقگی به انجام تکالیف مدرسه و بیمیلی برای حضور در مدرسه به دلیل کاهش اعتماد به نفس در کودک است.
از نظر درمانی این کودکان نیازمند آموزشهای خاص هستند و موثرترین راه، استفاده از آموزشهای کمکی است. در تهران 2 مرکز ویژه اختلالات یادگیری وابسته به سازمان آموزش و پرورش و تعدادی مراکز خصوصی که برای این دسته از کودکان برنامه آموزشی خاص دارند، وجود دارد. به هر حال دانشآموزانی که اختلالات یادگیری دارند، مظلومترین کودکان در نظام آموزشی هستند که با تشخیص زودرس و درمان به موقع در بسیاری از موارد مشکلات یادگیری آنها حل میشود. با حمایت درست و مداخله مناسب، این کودکان میتوانند در مدرسه موفق بوده و در بزرگسالی نیز انسانی موفق باشند.